تغییرات بعد از سکته مغزی می تواند شمال تغییرات عاطفی، شخصیتی و رفتاری باشد. دلیل این امر این است که مغز رفتار ما را کنترل می کند. سکته ممکن است باعث این شود که فرد بی توجه، فراموشکار، ناراحت و یا سردرگم شود. بازماندگان سکته مغزی همچنین ممکن است احساس اضطراب، خشم یا افسردگی هم بکنند. رفتار آن ها به این بستگی دارد که کدام قسمت از مغز از سکته آسیب دیده است.
افسردگی
افسردگی شایع ترین تغییر عاطفی و شخصیتی بعد از سکته مغزی می باشد و یک سوم تا دو سوم بیماران را مبتلا می کند. نشانه های آن می تواند خفیف یا شدید باشد و اغلب در مراحل اولیه بازیابی از سکته مغزی اتفاق می افتد. این بازماندگان باید برای وجود افسردگی ارزیابی شوند و در صورت ابتلا تحت درمان قرار بگیرند. خیلی مهم است که افسردگی بعد از سکته (PSD) به موقع تشخیص داده شده و درمان شود. در غیر این صورت می تواند منجر به طولانی شدن دوره درمان شود و در عملکرد بازیابی بیمار اثر منفی بگذارد.
✅ مطالعه بیشتر: اختلالات ارتباطی و شناختی بعد از سکته مغزی
نشانه های افسردگی بعد از سکته می توانند بسیار متنوع باشند و در طول زمان تغییر کنند، اما دوستان و خانواده باید مراقب موارد زیر باشند:
🔺ناراحتی مداوم، اضطراب یا احساس پوچی
🔺حالت افسردگی، از دست دادن علایق و احساس لذت
🔺مشکلات خواب
🔺کاهش انگیزه
🔺پاسخ بدون احساس یا با احساس اندک
🔺احساس ناامیدی
🔺احساس گناه، بی ارزش بودن، بیچارگی (باری بر دوش بودن)
🔺انرژی پایین، خستگی، سرعت کم
🔺مشکل در تمرکز، به یاد آوری، تصمیم گیری
🔺تغییر اشتها
🔺افکار مرگ یا خودکشی
اگر بیش از ۵ مورد از موارد ذکر شده در تغییرات بعد از سکته مغزی، به مدت بیش از ۲ هفته در فرد مشاهده شود، ممکن است بیمار به افسردگی بعد از سکته مغزی مبتلا شده باشد.
اضطراب
🔹تغییرات عاطفی و شخصیتی بعد از سکته مغزی می تواند به نگرانی و اضطراب منتهی شود. گذران وقت دشوارتر می شود. مشکلات مالی هم می تواند مزید بر علت شوند.
🔹دیگر منابع اضطراب بعد از سکته می تواند ترس از افتادن به دلیل مشکلات تعادلی باشد و یا اضطراب ناشی از صحبت کردن به دلیل زبان پریشی.
🔹مشورت گرفتن و تسکین یافتن می تواند در این موارد بسیار کمک کننده باشد. بعضی مواقع اضطراب و افسردگی، هر دو همزمان فرد را درگیر می کنند. اگر احساس اضطراب می کنید با پزشک خود در مورد درمان های احتمالی صحبت کنید.
اثر بصل النخاعی کاذب (PBA)
🔸وقتی بخش هایی از مغز که احساسات را کنترل می کنند صدمه دیده اند، PBA ( که به آن ناپایداری هیجانی- عاطفی یا گریه ی واکنشی نیز گفته می شود) اتفاق می افتد. در این مواقع تغییرات عاطفی و شخصیتی به گونه ای است که افراد به راحتی به گریه می افتند، برخی ممکن است بدون اختیار بخندند و تغییرات ناگهانی در حالت روحی داشته باشند. اینها اثرات فیزیکی سکته هستند.
🔸دعوت کردن فرد به گریه نکردن فایده ای نخواهد داشت. به جای اینکار از آن ها بخواهید به شما بگویند دوست دارند در این برهه خاص چگونه با آن ها رفتار شود. بعضی افراد ترجیح می دهند که با این اتفاق مانند یک واکنش طبیعی مانند سکسکه رفتار شود و مکالمه ادامه یابد.
🔸نااستواری هیجانی اغلب به مرور زمان کاهش پیدا می کند. اگر شما دچار PBA هستید از پزشک درمورد راه حل های درمانی سوال کنید.
✅ مطالعه بیشتر: توانبخشی سکته مغزی
سکته مغزی از نگاه یک بیمار
“زمانی که بدن و ذهن من در حال بهبود پیدا کردن بود، یاد گرفتم که شخص جدیدی باشم”
🔹دلاینی استفنسون از تجربیات خود می گوید. از تغییرات عاطفی و شخصیتی که بعد از سکته مغزی با آن دست و پنجه نرم می کرد.
🔹قبل از اینکه در سن ۳۳ سالگی و در سال ۲۰۱۲ دچار سکته مغزی شوم، خودم را یک مادر ایده آل در نظر می گرفتم. سر کار می رفتم، یکی از بچه هایم در مهد کودک و دیگری در مرکز مراقبت های روزانه کودکان بود و همچنین متاهل بودم. فکر می کردم می توانم هر کاری انجام بدهم. تلاش می کردم که خانه را تمیز نگه دارم، معلم ایده آلی باشم که هرگز کارش را به خانه نمی آورد؛ و همچین ۱۰۰ درصد وقف شوهرم، کورتیس، بودم. میخواستم یک سوپر زن باشم. همه چیز تحت کنترل من بود، یا حداقل فکر می کردم که این طور است.
🔹در ۶ ژوئن ۲۰۱۲ بود که همه ی اینها تغییر کرد. یک سکته مغزی مرا از توانایی صحبت کردن، راه رفتن و حتی قورت دادن محروم کرد. بدون هیچ حرکتی محبوس شده بودم و فقط چشمانم تکان می خورد. درون بدنم گیر افتاده بودم و تنها کار برای انجام دادن، فکر کردن بود.
🔹دوره درمان فیزیکی و کلامی فشرده ای را به مدت ۶ ماه سپری کردم و بیشتر توانایی های فیزیکی از دست رفته ام را بازیافتم. برای بخش فیزیکی آماده بودم ولی برای بخش عاطفی نه. وقتی در بیمارستان بودم دکترها به من داروهای ضد افسردگی می دادند زیرا بعد از اتفاقی که برایم افتاده بود انتظار اندکی افسردگی را داشتند. دچار تغییرات عاطفی و شخصیتی زیادی شده بودم.
🔹صدای خنده های بلند، هر روز در مغزم می پیچید. به پایان رساندن روز دشواری عاطفی زیادی برایم ایجاد می کرد. در این مورد با متخصص اعصابم صحبت کردم و تشخیص آن ها PBA بود. ترکیبی از داروهای ضد افسردگی و دیگر داروها آن را تحت کنترل در آورد.
🔹زمانی که بدن و ذهن من در حال بهبود پیدا کردن بود، یاد گرفتم که شخص جدیدی باشم.
🔹زندگی بهتر یا بدتر از چیزی که قبلا بود نشد، اما فرق کرده بود. نه تنها خانواده ام بلکه خودم نیز باید این قضیه را می پذیرفتم.
🔹ممکن است عجیب به نظر برسد اما به نوعی خوشحالم که دچار این سکته مغزی شدم. این مسئله به من و خانواده ام کمک کرد که عجله را کنار بگذاریم و از چیزهای کوچک زندگی مانند گذراندن وقت کنار یکدیگر لذت ببریم و برای هر روز سپاسگزار باشیم.
🔹مهم ترین نکته در برخورد با تغییرات عاطفی و شخصیتی بعد از سکته مغزی صحبت کردن با دکتر و توجه به علائم برای تشخیص درست و به موقع آن ها و حرکت در جهت درمان مناسب است.
✅ مطالعه بیشتر: ۵ روش جلوگیری از تکرار سکته مغزی